یا عباس جان دستم رو بگیر تا بلند شم آقا
مگه به جز شما کیو دارم
شما رو به حق اشک های خواهرت زینب
کمکم کن دیگه نمی تونم
کاش می شد مثل حر توبه مردونه می کردم
یا ابا الغوث ادرکنی
محمد علی جهان آرا، در سال ۱۳۳۳ در خانواده تهیدست، ولی با ایمان در خرمشهر دیده به جهان گشود.
او هم چون سایر اعضای خانواده خویش، عشق فراوانی به خاندان عصمت و طهارت داشت. جهان آرا از ۱۵ سالگی به صف مبارزه بر ضد طاغوت پیوست و در سال ۱۳۴۹، به عضویت گروه حزب الله خرمشهر درآمد و پابه پای افراد این گروه، تلاش وسیعی را در براندازی رژیم پهلوی آغاز کرد.
احمد کشوری تیر ماه ۱۳۳۲، در خانوادهای متوسط در فیروزکوه چشم به جهان گشود.
وی دوران دبستان و سه سال اول دبیرستان را به ترتیب در کیاکلا و سرپل تالار و سه سال آخر را در دبیرستان قناد بابل گذراند.
پدرش فردی شجاع و ظلم ستیز بود به طوریکه به رغم تصدی پست فرماندهی ژاندارمری در یکی از شهرهای شمال، به مبارزه با سردمداران زر و زور پرداخت و در نهایت مجبور به استعفا و به کشاورزی مشغول شد.
جمشید جاودانیان استاد بزرگ چتربازی، کوهنوردی، جودو، تکواندو، کاراته، غواصی و تکاوری ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۴۱ در شهر مرودشت فارس دیده به جهان گشود.
وی پس از گذراندن
سلام به شما دوست های عزیز
تبریک میگم
دیدید میشه
بلاخره ده روز تموم شد
موفق شدیم
من که خیلی خوش حالم ولی میخوام گریه کنم
شما ها چطور
این جا محلی که می تونیم به هم کمک کنیم ،سوال بپرسیم و...
وبدونیم که چند روزه پاک هستیم
این جا جدولی وجود داره به اسم جدول جاماندگان که میتونیم اسمتون وتعداد روز های پاکیتون رو بگین تا وارد جدول بشه
و وارد باشگاه بشین
نام |
روز های پاکی |
نام |
روز های پاکی |
خادم ارباب |
|
|
|
مهدی |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سرگرم کار خودشان هستند. نه حق می دانند چیست و نه باطل. حق در دیگی است که برای آنها بجوشد. وقتی علی (ع) امیرشان باشد. لبیک می گویند و با معاویه می جنگند و حقوقشان را از بیت المال می گیرند. فردا که فرزند معاویه امیر است. باز هم لبیک می گویند و به روی فرزند علی (ع) تیغ می کشند و باز هم حقوقشان را بیت المال می گیرند. چنین مردمانی با شایعه ای دگرگون می شوند و اگر دنیایشان تهدید شود چهره عوض می کنند.
عاشقی دردسری بود نمی دانستیم
حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم
پر گرفتیم ولی باز به دام افتادیم
شرط بی بال و پری بود نمی دانستیم