(548-۴۶۸ ه.ق)
با وجودی که در مدارس آن عصر، علومی چون حساب، جبر و مقابله
رایج نبود، او از علمای این فنون نیز به شمار می آمد. با سرپرستی او، مدرسۀ
سبزوار به حوزۀ علمیۀ مهمی مبدل شد که غنایش محصلان زیادی را از
دورافتاده ترین نقاط ایران جذب می کرد. از شاگردان بلندآوازه اش میتوان
به رضی الدین حسن طبرسی ، قط بالدین راوندی،
محمد بن علی بن شهرآشوب و ضیاءالدین فض لالله حسنی راوندی اشاره
کرد . محمدحسین ذهبی از علمای اهل تسنن با اینکه رویکرد خوبی به
شیعه و تألیفاتش ندارد ولی درباره مهمترین اثر شیخ میگوید: «این تفسیر
(مجم عالبیان)،حسن ترتیب و زیبایی تهذیب و دقت تعلیل و قوت و
نیرومندی حجت و برهان را در بر دارد
از هوش رفته بود، ولی همه فکر کردند مُرده. غسلش دادند و کفنش
کردند و نماز خواندند و به خاکش سپردند. وقتی که به هوش آمد، پریشان
شد. به خدا پناه برد و نذر کرد اگر نجات پیدا کند، آرزوی جوان یاش را عملی
کند؛ نوشتن تفسیر قرآن. کفن دزد، آمده بود تا او را نبش قبر کند. قطعاً او
که علامۀ شهر بود، کفن مرغو بتری داشت. همین که قبر را شکافت و
کفن را باز کرد از ترس رنگ عوض کرد. شیخ قصه اش را تعریف کرد و از او
خواست اگر کمکش کند و قول بدهد که دست از کفن دزدی بردارد، او هم از
کمک مالی دریغ نکند. کفن ها را هم یادگاری داد. از علامه طبرسی، علاوه بر
هدایت یک کفن دزد، دو کتاب تفسیر هم یادگاری مانده. «مجمع البیان »
و «جوامع الجامع